تومی دونی...
پشت این پنجره هادل میگیره غم وغصه دل وتومی دونی
وقتی ازبخت خودم حرف می زنم چشام اشک بارون می شه تومی دونی
می خوام امشب بادلم شکوه کنم شکوه های دلم وتومی دونی
بگم ای خداچراوقتم سیاه ست چراوقت من سیاه ست تومی دونی
پنجره بسته می شه شب می رسه چشام آروم نداره تومی دونی
اگه امشب بگذره فردابشه مگه فرداچی می شه تومی دونی
عمری غم تودلم زندونی دل من زندون داره تومی دونی
هرچی بهش می گم توآزادی دیگه می گه من دوست دارم تومی دونی
انتظار
چون غبارره گرفتم دامن هررهگذری شاید ازره بگذری بردامنت افتدغباری
گفته بودی صبرکن تا یکشب امیدت برآید وه که درامید یکشب صبرکردم روزگاری
سالهادلخسته ازبارغم ایام بودم ای غمت نازم که ازدوش دلم برداشت باری
تاتراسرسبزوخرم بنگرم ای سروسرکش ازسرشک دیده درپایت گشودم جویباری
خسته شدبال وپرم بس دربیابانهاپریدم کاش منهم آشیانی داشتم برشاخساری
ایمن ازبادخزان باشدگلستان محبت تادرآن سرمی کشدچون لاله هرسوداغداری
تابداندسختی حال("")رافراقش کاش یکشب مبتلا می شدبدردانتظاراگه بااشکهای گرمم دل سنگ برام بسوزه اگه جسم من بپوسه بعددنیای دوروزه
عشق بی پایان....
اگه تا روز قیامت داشتنت نباشه قسمت چشم براه تومی مونم پرازصداقت
اگه نقش قصه هاشی مه قله هاشی بری ازمن جداشی اگه باشی یانباشی
نه فقط عاشق توهستم مرحمی توقلب خستم این تویی که می پرستم سرسپرده توهستم
اگه جای توبه این دل همه دنیاروببخشن می گذرم ازهرچی دارم اگه باشی عاشق من
اگه زنجیربه پاهام اگه قفل اگه صدبند می رسم هرجا که هستی به تووعشق توسوگند
اگه باشی تاجی برسریاکه ذره ای کمتر دل من داغ توداره تاابدتا روزآخر
اگه داغ تلخ تب داربشم ازعشق توبیمار یاوجودعاشقم روببرن روچوبه دار
اگه زندگیم فداشه طعمه خشم خداشه یاکه درحسرت عشقت روحم ازبدن جداشه
اگه قلبموشکستی رفتی وازمن گسستی مهربون یاخودپرستی هرچی وهرکی که هستی
نه فقط عاشقت هستم مرحمی توقلب خستم این تویی که می پرستم توبتی من بت پرستم
نظرات شما عزیزان: